پنل کاربری
اس ام اس
فیسبوک سرا
دین و مذهب
شعر
آمار سایت
- کل مطالب : 369 کل نظرات : 172
- تعداد آریا بکسی ها : 749
- افراد آنلاین : 1
- بازدید امروز : 131
- بازدید دیروز : 150
- بازدید کل : 1,969,689
- اطلاعات
- آی پی شما : 3.234.214.113
- مرورگر شما :
آخرین کاربران
عضویت
آرشیو ماهانه
دوستان ما
نویسندگان
شوهر!!!
تعداد بازدید : 308
نوکر
نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
گفت خانم، چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است
گفت در این جا اگر خواهی شوی مشغول کار
از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر است
گفت روی چشم، هر امری که تا صادر شود
من اطاعت می کنم از هر که این جا سرور است
گفت خانم، هر چه این جا بشنوی از نیک و بد
گوش هایت یک بود دیوار و آن دیگر در است
هر غذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور
حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتر است
گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم
نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکر است
نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت
این که می خواهی تو، نوکر نیست نامش شوهر است
مطالب مرتبط
مطالبی که شما از آن ها خوشتان خواهد آمد...
نظرات
در قمست نظرات مشکلات و پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در جریان بگزارید.
آخرین مطالب
آخرین مطالبی که به تازگی در سایت منتشر شده اند...